در حاشیه دومین همایش معدنکاری دیجیتال، میزگرد تخصصی «هوشمندسازی در معدن و صنایع معدنی از دیدگاه مدیران شرکتهای بزرگ؛ چالشها، فرصتها و دستاوردها» برگزار شد.
دکتر بهرام شکوری، رئیس انجمن مس ایران در این پنل نکاتی را به حضار یادآور شد که اغلب انتقادی بود. انتقاد دکتر شکوری به ساختار سیاستگذاری معدن به این دلیل بود که روند جهانی با شتاب در حال پیش رفتن است و فناوریهای نسل۴ در حال جذب در معادن جهان هستند. اما در ایران هنوز هم امکان استفاده از فناوریهای نسل دوم معدنکاری مهیا نیست.
از نظر رئیس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران، این وضعیت خطرناک است و آینده اقتصاد معدن در ایران را تهدید میکند.
دکتر شکوری با اشاره به اثر فناوری بر قیمت تمامشده محصولات معدنی گفت: معدنکاری مدرن و هوشمند قیمت تمامشده محصول را به شکل قابلتوجهی کاهش خواهد داد و مزیت رقابتی را برای ارائه محصول در بازارهای جهان به صدا درخواهد آورد. تولید سبز در کنار این وضعیت، شرایط خاصی را به بخش معدن تحمیل کرده است. همه روندها حاکی از اهمیت روزافزون اقتصاد سبز و رشد اخذ مالیات کربن از محصولات آلاینده و مواد معدنی است و در این راستا، اگر جهتگیری هوشمندانهای در قبال چنین روندهایی نداشته باشیم، فرصتهای کشور در بخش معدن از دست خواهد رفت. جریان جهانی اخذ مالیات از کربن روندی است که هر روز در حال گسترش است و دامنه آن پیوسته بیشتر خواهد شد.
دکتر شکوری با اشاره به اقدامات برخی صنایع داخلی برای پیوستن به جریان جهانی معدنکاری هوشمند گفت: اینطور نیست که شرکتهای داخلی به این روندها بیتوجه باشند اما در غیاب زیرساختها، حرکت به سمت هوشمندسازی کند و ناقص است. البته ما بهعنوان یکی از شرکتهای فعال در صنعت مس تلاشهایی را در راستای استفاده از دادهها در این حوزه انجام دادیم که در نهایت به اندازه کل سود پروژه از محل دادهها و مسیر هوشمندسازی، کسب سود صورت گرفت. بهرغم چنین پیشرفتهایی اما فضا برای هوشمندسازی مهیا نیست. امروز مساله اینترنت به یک معضل جدی بدل شده است. من از شرکتهای عرضهکننده اینترنت فایو جی (۵G) انتقاد دارم؛ چرا که بهرغم وعده عرضه اینترنت نسل جدید، خدمات ارائهشده از سوی آنها در حد بدیهیات هم نیست و ما با اینترنت ضعیف E در حال کار در معادن هستیم. بنابراین خلاقیت صنایع داخلی را فقدان بسترهای مناسب نوآوری بیاثر کرده است.
دکتر شکوری با اشاره به جهتگیری سیاستگذاران داخلی در حوزه اینترنت گفت: در دنیایی که همه چیز از طریق دیتا قابل حصول و بهبود است، تحلیل داده کمک خواهد کرد تا وضعیت کاری و فعالیت حرفهای خود را بررسی و ارتقا دهیم.
وی با اشاره به تحولات صنعت مس در ایران و جهان یادآور شد: مس آینده روشنی دارد. تغییرات بزرگی در بنگاههای داخلی رخ داده است و برخی واقعا فهمیدهاند که باید تغییر کنند اما بسترها فراهم نیست و این موارد به تصمیمات حاکمیتی نیاز دارد. تحریم، نبود ارتباطات بینالمللی و معضل اینترنت موانعی هستند که باید رفع شوند تا سرعت تحولات نوآوری در بنگاههای معدنی کشور بیشتر شود. بدون این سه بستر، حتی اگر بنگاههای داخلی و فعالان بخش خصوصی علاقهای به تحول داشته باشند نمیتوانند کار را پیش ببرند.
رئیس انجمن مس ایران با اشاره به وضعیت معدنکاری هوشمند در ایران تاکید کرد: اینکه تصور کنید اگر امروز بسترها فراهم شود فردا میتوان همهچیز را هوشمند کرد، اشتباه است. طبیعت فعالیت معدنی چنین است که با کندی همراه است و نسبت به سایر اجزای زنجیره ارزش، با تاخیر به جریان فناوری میپیوندد. با این حال در ضرورت این روند نباید شک کرد. هوشمند شدن بخش معدن مساله مرگ و زندگی است و بدون این مهم ممکن است بخش معدن کشور از جریان رقابت جهانی و منطقهای حذف شود.
دکتر شکوری با اشاره به اثر فناوری روی اقتصاد بخش معدن تصریح کرد: نمیتوانیم قیمت جهانی فلزات و مواد خام را تعیین کنیم یا تغییر بدهیم. قیمت مس را در جهان امروز، بازار فلزات لندن LME تعیین میکند. اما روی قیمت تمامشده محصول خود میتوانیم اعمال مدیریت کنیم. این قبیل فناوریهای نسل۴ کمک میکنند تا قیمت تمامشده محصولات معدنی تولید داخل کاهش یابد و امکان ادامه رقابت در بازارهای جهانی فراهم شود.
در استفاده از فناوریهای معدن عقبیم
محمدرضا بهرامن، نایبرئیس اتاق ایران و رئیس خانه معدن در این میزگرد گفت: باید هوشمندسازی را در بخش معدن، از ابتدای زنجیره تا انتهای آن جدی بگیریم. دنیای صنعتی در بخش معدن دائما به دنبال آن بود که نگرانیها را از خود دور کند. در بخش معدن نگرانیها متفاوت است؛ مثلا ایمنی کار یکی از آنهاست. اما باید این موضوع را در نظر بگیریم که تغییر عمدهای در زمینه استفاده از فناوری در معدن نکردهایم. شاید مدیران این باور را ندارند. حال آنکه حکمرانی در بخش معدن باید نگاهی متفاوت به هوشمندسازی داشته باشد.
وی در ادامه بیان کرد: بحث حفظ محیطزیست یکی از مواردی است که در معدنکاری چندان اجرا نمیشود. از این لحاظ هوشمندسازی معادن امری اجتنابناپذیر و مهم است. به اعتقاد رئیس خانه معدن، تغییر رویکرد نسبت به معدنکاری هوشمند از تغییر در حکمرانی آغاز میشود. امروز بخش معدن حکمرانی مستقلی ندارد. اگر معدن دارای وزارتخانه مستقل بود میتوانستیم به دیجیتالی شدن هم فکر کنیم و در آن مسیر پیش برویم و به بازارهای هدف برسیم.
نایبرئیس اتاق ایران عنوان کرد: یک بخش از تحول مدنظر ما باید در سطح بنگاهها اتفاق بیفتد و بخش دیگر برعهده دولت است. اینکه بخواهیم این را مدیریت کنیم، نباید به نگاه بخشی منجر شود؛ زیرا در نهایت به دلیل تحلیلهای یکسویهنگرانه نخواهیم توانست به تحلیل جامع و دقیق در این زمینه برسیم که کارگشا باشد. در بخش قانون معادن یک تبصره ۴ وجود دارد که از جانب حاکمیت تاکید دارد اگر یک مجموعه معدنی به الزامات زیستمحیطی پایبندی کامل نشان دهد و همچنین در راستای دیجیتالیزه شدن فعالیتهای معدنکاری خود گام بردارد، دولت از کسب ۲۰درصد از حقوق مالکانه خود در قبال آن مجموعه صرفنظر خواهد کرد و این تخفیف قابلتوجه، تشویق بسیار مهم و کلیدی است و بسیار مهم است که این موارد را نیز از نظر دور نگه نداریم. البته در همه جای جهان، مشوقهای سیاستگذاری از جانب دولتها بسیار مهم و کلیدی و کاربردی هستند.
کیوان جعفری طهرانی، کارشناس بخش معدن، در میزگرد تخصصی درباره جدیدترین اخبار چین سخن گفت و عنوان کرد: وزارت صنعت و فناوری چین اعلام کرده که برای نجات اقتصاد کشور خود و صنعت معدن دست به تحول دیجیتال خواهد زد و براساس نوآوری از تحول دیجیتال برای صنعت معدن استفاده میکند. به گفته وی، قرار است در این برنامه صنعت معدن به پربازدهترین صنعت و با سود بالا و کربن سبز تبدیل شود.
جعفریطهرانی در ادامه اظهارات خود مدعی شد: پس از انعقاد یادداشت تفاهم اولیه قرارداد ۲۵ساله ایران و چین، آقایان لاریجانی و حقیقتپور از من خواستند که در تدوین بخش مربوط به معدن برای همکاریهای دوجانبه میان طرفین، قبول مسوولیت کنم. در آن زمان متوجه شدم که سهم معدن از اقتصاد کشور بسیار ناچیز و حدود ۹/ ۰درصد است. دو سال پس از تدوین این سند، اکنون سهم معدن از تولید ناخالص داخلی اقتصاد ایران کمتر هم شده و به حدود ۷/ ۰درصد رسیده است. دولت نهتنها به الزامات تحول دیجیتال پایبند نیست، بلکه دوباره همان مسیر خطایی را که هم ایران و هم هند پیشتر پیمودهاند طی میکند و با بستن عوارض بر صادرات، اقتصاد این حوزه را محدودتر از پیش کرده است. با توجه به این وضعیت فکر میکنم ممکن است در صورت تداوم شرایط فعلی سهم معادن به کمتر از نیمدرصد در تولید ناخالص داخلی کشور برسد.
علی نصیری، از مدیران ارشد شرکت ذوبآهن اصفهان، نیز در این میزگرد عنوان کرد: برای رسیدن به نقطهای که سلیقه شخصی در آن دخیل نباشد و رفت و آمدها پروژهها را به فراموشی نسپارد، میل مدیران و اراده سازمان برای هوشمندسازی مهم است. در این میان سیاستگذار حاکمیتی از مابقی مهمتر است. در حال حاضر متولی معدن در کشور فقط به امور جاری میپردازد و به آینده نگاهی ندارد. اگر بخواهیم از همه امکانات استفاده کنیم نیازمند اراده در مجموعه هستیم. او افزود: فاصله دانشگاه با صنعت یک معضل بزرگ است. اما راهکار خروج از شرایط کنونی تبیین سیاستهای کامل در جهت هوشمندسازی است. این سیاستها میتواند تشویقی باشد. به گفته نصیری، مدیریت کلان تبیین یک سیاست درست از خرد جمعی نشات میگیرد و برای تدوین آن نیاز است که متخصصان حضور داشته باشند، نه اینکه پشت درهای بسته این سیاستها تدوین شود. مدیر ارشد شرکت ذوبآهن متذکر شد: پیش از اینکه بخواهیم به جایگاه هوشمندسازی در زمینه تحول معدنکاری دیجیتال بپردازیم، باید از ضرورت آن سخن به میان آوریم. ایران اساسا یک کشور معدنی است که هوشمندسازی اصلا به زیربنای معادن و صنایع پیرامونیاش وارد نشده است. هوشمندسازی اصلا در معادن ما وجود ندارد. بهعنوان یک شاهد مثال عرض میکنم ما سالانه ۲میلیون تن کنسانتره تولید میکنیم که برای تولید آن حدود ۴میلیون تن زغالسنگ مصرف میشود و این بهمعنای هوشمند نبودن این حوزه در کشور است. دستکم میتوانم بگویم که در حوزه سنگآهن و زغالسنگ، به هیچ وجه با مقوله هوشمندسازی و دیجیتالی شدن جلو نمیرویم. در بحث هوشمندسازی متاسفانه نگرش سلیقهای در کشور ما غلبه مدیریتی دارد. نتوانستیم به بهرهوری مطلوب برسیم اما چارهای نداریم جز اینکه به این سمت و سو برویم.
ایرج تاجالدین، دیگر سخنران این نشست، نیز ضمن تاکید بر لزوم فهم فوری اهمیت تحولات فناورانه در جهان توسط مسوولان کشور، گفت: ما بر این باوریم که یک تغییر پارادایم در همه سطوح زیست بشر عصر حاضر رخ داده است و انسان امروز به طور واضحی به این نکته خودآگاهی دارد که به چه عصر و عرصهای در آینده پا میگذارد. در اعصار گذشته، مثلا پیش از انقلاب صنعتی یا انقلاب نخست دیجیتال، بشر بهوضوح نمیدانست که به چه عصری پا میگذارد اما امروز و در پس گذشت زمان در کنار موج چهارم انقلاب ارتباطات، بشر بهخوبی میداند که به کدام سمتوسو خواهد رفت.
وی افزود: در واقع از آن مقدمه میخواهم این نتیجه را بگیرم که در عصر غلبه پارادایم هوشمندسازی دیجیتالی اقتصاد، مهم نیست که در چه پارادایم معنایی میزیستید، یا باید خودتان را با شرایط بهخوبی تطبیق بدهید یا باید به تاریخ بپیوندید. اگر موفق شوید در تمامی شئون دیجیتالی موفق میشوید زیرساختهای خود را تطبیق دهید یا درنهایت نخواهید توانست گامی به جلو بردارید. ما همواره در حوزه معدن از نگاه سنتی برخوردار بودیم و نگرشمان این بود که معدن جایی است که ذخایری دارد و باید آن ذخایر را با بیل و کلنگ و ماشینآلات بیرون کشید و فروخت. این نگره یک خطای استراتژیک بود و تداومش بیاندازه مضر است. از سه، چهار سال پیش کوشیدیم پایش مناسبی از تحولات بینالمللی فناوریهای این حوزه داشته باشیم. چهار سال پیش نخستین شتابدهنده معدنی در کشور را کنار یک آکادمی آموزشی ایجاد کردیم و تاکنون بیش از ۱۰۰استارتآپ مختلف را مورد بررسی قرار دادهایم. در شرایط فعلی نیز با ۹ استارتآپ در این زمینه همکاری میکنیم. با این حال تمامی تلاشهای ما در این زمینه به یک صخره سخت میخورد و آن، بیتفاوتی دولت است. متاسفانه دولت چنین دغدغهای ندارد که بخواهد فعالیت در این زمینه را تسهیل کند و بتوانیم زمینه نیازهای دیجیتالی شدن را بهینه کنیم و در نهایت در این مسیر با چالشهای دشوارتری نیز مواجه خواهیم شد.
این فعال اقتصادی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر نقش حکمرانی دولتی در تسهیل زمینه دیجیتالی شدن معادن، عنوان کرد: نقش حاکمیت در این زمینه بسیار اساسی و حیاتی است. شرکتهای فعال در بخش معدن، عمدتا خصولتی هستند و وقتی دولت در این زمینه دغدغه نداشته باشد، زیرمجموعهها و مدیران منصوبشده در این مجموعهها نیز تمایل چندانی به تن دادن به لوازم تحول ندارند و برعکس اگر دولت در این زمینه عزم تحول کند، مدیران خصولتی نیز مجبورند خودشان را با الزامات بالادستی هماهنگ کنند. این موضوع تاکنون، صرفا به یک دغدغه معمولی در بخش خصوصی فروکاسته شده و کسی به حرفهای ما توجه لازم را ندارد. بخش خصوصی بدون وجود زیرساختهای زیربنایی و مقرراتی، کار خاصی در این زمینه از پیش نخواهد برد. دیگر سخنران حاضر در پنل نخست همایش معدنکاری دیجیتال، محمد عزیزاللهی، مدیر شرکت همکارانسیستم بود. وی که جزو فعالان صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات است، با اشاره به فعالیتهایی که طی سالهای اخیر در زمینه هوشمندسازی معادن توسط شرکت متبوعش صورت گرفته است، تاکید کرد: بالاتر از درک و اراده مدیران دولتی و حاکمیت این اراده و عزم بخش خصوصی است که میتواند به تحول در هوشمندسازی معادن داخلی کمک کند. شروع تغییرات همواره از بنگاه است و اگر شرکت تغییر کند، میتواند اثر زیادی بر فضای حاکم بر بخش معدن کشور داشته باشد.
عزیزاللهی با انتقاد از فضای حاکم بر بخش معدن ایران گفت: روند حاکم بر بخش معدن در ایران از منظر هوشمندسازی فاصله بسیاری با تحولات دیجیتال در جهان دارد. البته هوشمندسازی به سوال و دغدغه معدنکاران ایرانی تبدیل شده است اما این باید جنبه عملیاتی به خود بگیرد. تجربه من نشان میدهد تحول دیجیتال یک فرآیند مرحلهای است که در گام اول، سازمان را مجاب به فهم اهمیت اطلاعات و نحوه دسترسی به دادهها میکند. در این مرحله این پرسش مطرح میشود که آیا بنگاه از پلتفرمی یکپارچه برخوردار است که امکان استفاده از دادهها را فراهم آورد.
عزیزاللهی تاکید کرد: تحول دیجیتال بیش از اجرا، یک تفکر است که سازمان را متحول میسازد. این دغدغه و عزم مدیریت بنگاه است که به شکل شفاف اعلام شده و تحول دیجیتال را میخواهد و بستر آن را فراهم میکند. در ایران تجربه پیوستن صنایع دارو یا خردهفروشی به هوشمند شدن گویای اهمیت اراده مدیران بنگاهها برای تحقق اهداف است. صنایع مادر و سنگین اما هنوز هم در مرحله تحلیل داده و گردآوری اطلاعات مانده و به نقطه مناسب نرسیدهاند.